تعریف والد:
والد مجموعه است از افکار، رفتار و احساساتی که ما از والدینمان یا جانشینان روانی آنها مانند پدربزرگ، مادر بزرگ، برادر بزرگ و … در خود، درون اندازی کرده ایم.
از آنجا که آدمی در رابطه بزرگ می شود و نوزاد انسان موجودی است ضعیف و نحیف و رابطه به بقای او ختم می شود، نیاز او به بقا ( از منظر روانشناسی تکاملی) باعث می شود که کودک منبعی که او را به بقا می رساند را درون خود جای دهد تا احساس امنیت کند. پس ما والدینمان را درون خود جای می دهیم.
دو نوع والد را درونمان در نظر می گیریم: والد انتقادگر و والد حمایتگر
والد انتقادگر:
اگر والد انتقادگر فعال باشد چه در درون فرد ( بصورت گفتگوی درون) و چه در بیرون ( در ارتباط با سایر افراد) کارش ایجاد ترس و وحشت، احساس گناه، کنترل، هدف گرفتن عزت نفس و در نهایت ویرانی است و ما مدام با خودمان و دیگران در حال جنگیم.
والد حمایتگر:
بخشی از رفتار پدر و مادر است که به واسطه ی آن ما حمایت شده بودیم، تشویق شده بودیم و امنیت گرفته بودیم. وقتی والد حمایتگر فعال شود چه در درون ( به صورت خود حمایتگر) و چه در بیرون ( حمایت و تشویق دیگران) کارش حمایت، تشویق و نوازش خود و افرادی که در ارتباط با آنها هستیم است. اگر فرد در کودکی حمایت مناسبی گرفته باشد ( نه بیش حمایتگری که سبب نابالغ شدن شود) اعتماد به نفس و عزت نفس پیدا می کند و شخصیت قوی و رشد یافته پیدا می کند و می تواند از درون، خودش را حمایت کند.
والد بخشی است که در فرهنگ، اخلاق، مراسم و مناسک و چگونگی ها قرار می گیرد. کسی که والد درونش طرد شود در بخش فرهنگ و اخلاق دچار مشکل خواهد شد.
برای مطالعه بیشتر بر روی وبسایت تیده آ کلیک کنید
تعریف نوازش:
نوازش واحدی از شناخته شدن است. ما نیاز داریم که در روابطمان دیده شویم و فردیت ما ( آنچه که هستیم ) از طرف فرد مقابلمان بازخورد دریافت کند. نوازش یکی از نیازهای اساسی انسان است و نوازش شدن نیاز ما را به ارتباط و عزت نفس تامین می کند.
چرا گاهی نوازش پذیرفته نمی شود؟ اگر دیگران ما را نوازش می کنند چرا آنرا نمی پذیریم؟
پاسخ: زیرا خودمان را لایق نوازشی که به ما داده شده است نمی دانیم و دلیل آن به خویشتن پنداره یا تصویر ذهنی ما از خود مربوط است. اینکه ما تصویری از خودمان از جنبه های جسمانی، ذهنی، عاطفی هیجانی، اجتماعی، عملکردی، هوشی و … در زمان کودکی می سازیم که این تصویر در بزرگسالی نیز می تواند تحت تاثیر عوامل ایجاد کننده اش قرار گیرد.
اگر تصویر ذهنی ما کمتر یا بیشتر از آنچه که هستیم باشد نوازشها نامتناسب با واقعیت ما می شود بنابراین نوازشها را فیلتر می کنیم.
اگر فردی خودش را ناخوب بداند اما دیگران به دلیل خوبی هایی که در وجود آن فرد تشخیص داده اند او را نوازش کنند، فرد مورد نظر نوازش را
نمی پذیرد چون میزان نوازش بیشتر از از چیزی است که انتظار دارد.
همچنین اگر فردی رفتار جاه طلبانه یا خودشیفتگی داشته باشد نوازشی دریافت نمی کند و می رنجد.
در ادامه دکتر بابایی زاد توضیح می دهند که چطور می شود که نوازش نمی گیریم و این موضوع را از دیدگاه پیامهای والد درون به کودک درون بررسی می کنند. اینکه گفتگوی درون چیست و در سطح خودآگاه چه اتفاقی می افتد؟
انتقاد سازنده ، ما را نسبت به خودمان آگاه تر می کند و اگر قدرت درک این نکته را داشته باشیم می تواند سبب رشد و پیشرفت ما شود .
وقتی تعداد بازخوردهای منفی ( در قالب انتقاد سازنده ) که از افراد مختلف می گیریم بالا باشد نشان می دهد که حتمن چیزی هست که دیگران می بینند و متوجه ی آن می شوند ولی ما یا نمی دانیم یا انکار می کنیم.
در ادامه به طور خلاصه به شرایط انتقاد کردن و همچنین مواجه شدن با انتقاد می پردازیم.
اگر کسی از انتقاد دچار پریشانی حال شود نشان می دهد که این فرد چندان رابطه ی خوبی با خودش ندارد و چشمش به دهان دیگران است که چه می گویند .
در حالت تایید طلبانه فرد نیاز به تایید دیگران دارد که نشان می دهد او از درون خودش را قبول ندارد.
حالت دیگر ، جنبه ی خودپسندانه است. در حالت خودپسندی، فرد به ظاهر خودش را قبول دارد و غروری در درون خود نسبت به آنچه که هست حس می کند که این غرور مثل آینه ی ترک خورده است و هر لحظه امکان دارد بشکند. پس باید از وجود ترک خورده ی خود که نشانه ی نا خوب بودن است مراقبت کند. این فرد نیز در مواجهه با انتقاد منفی دچار پریشانی می شود. در واقع وقتی که کنترل ما بیرونی باشد ما نقد پذیر نمی شویم و دچار اضطراب می شویم چون خودمان را قبول نداریم.
افکار ما رفتارمان را به ما دیکته می کنند. خلق و خو، واکنشها و رفتارها، تصمیمات و چشم انداز ما تحت تاثیر افکارمان قرار دارند.
تفکر منفی می تواند احساس منفی را در فرد به وجود بیاورد اما با تفکر مثبت می توان باورهای قدیمی و منفی را نسبت به خود تغییر داده و سعی کنیم تا باور مثبت و درستی نسبت به خود داشته باشیم. در ادامه چند راه برای تغییر از فاز منفی به مثبت پیشنهاد داده شده که امیدوارم مفید واقع شود.
تغییر از ثروتمند بودن به رفاه نسبی داشتن:
طبق مطالعات مدرسه کسب و کار هاروارد (۲۰۰۹)” زمانی که نیازهای اساسی و اولیه انسان (طبقه اول هرم مازلو) برآورده نشده باشد همبستگی بین شادی و میزان درآمد نیز بالا است ” که از نظر من می تواند منطقی به نظر برسد.
اما سوال اینجاست که اگر در زندگی رفاه نسبی وجود داشته باشد ( در همان سطح اول و دوم هرم مازلو) چرا باز هم بسیاری از مردم معتقدند که شاد بودن آنها بطور صد درصد تحت تاثیر پول و ثروت است؟
چرا بسیاری از ما هیچگاه از آنچه که داریم راضی نیستیم و یا به عبارتی چرا همواره مادیات نقش اصلی را در شادی ما بازی می کند و برای خوشبخت بودن نیازمند اتوموبیل مدل بالاتر، خانه بزرگتر، لباسهای مارک دار، جواهرات و … هستیم. یا حداقل این افکار از ذهنمان می گذرد و خوشبختی خود را وابسته به اگرها و تحقق آرزوهای مادی خود می دانیم؟
خوشبختی یعنی جان و سلامتی من در خطر نیست. یعنی داشتن خانواده ای پشتیبان، تلاش برای راکد نبودن، کسب شعور و معرفت از تحصیلات، کسب تجربه و مهارت ، خوشبختی یعنی در کنار هم بودن یعنی رشد.
ارسطو می گوید: صبر تلخ است اما میوه اش شیرین است.
برای دستیابی به اهداف والای زندگیتان باید صبور باشید. اگر صبر نداشته باشید و درباره ی نتیجه کار و رسیدن به هدف شک کنید، زودتر از موعد مقرر کارتان را ترک می کنید و دست از تلاش بر می دارید، کاری که بسیاری از ما انجام می دهیم. اما افرادی موفق هستند که درست زمانی که همه نا امید هستند و هدف را رها می کنند می مانند و ادامه می دهند. مانند فوتبالیستی که ۹۰ دقیقه می دود و می تواند نتیجه را در لحظات آخر هم به نفع تیم خود تغییر دهد . یادتان باشد سریع بودن با عجله داشتن تفاوت دارد. صبر کنید تا زمان اتفاقهای خوب زندگی شما فرا برسد.
صبر و شکیبایی شما باید متناسب با سطح توقعاتی باشد که از نتایج کار خود انتظار دارید. اگر منتظر نتایج درخشان و قابل توجه هستید باید صبر و شکیبایی بیشتری نیز به خرج دهید. ممکن است به خاطر بی صبری تصمیمی ناگهانی بگیرید که بعدها به شدت از آن پشیمان شوید. گاهی کسب نتایج مطلوب بیشتر از آنچه در ذهن شما است زمان می برد پس آرام باشید ودر لحظات سخت هرگز نا امید نشوید حتی اگر حمایت دوستان و آشنایان خود را نداشته باشید، چرا که خداوند همراه شما است . امیدوار باشید و امیدوارانه درباره ی آرزوها، اهداف، نتایج کار و آینده ی خود صحبت کنید.این بسیار مهم است که فکر، دل و زبان شما هماهنگ و مثبت باشند.
برای مطالعه ی ادامه ی مطلب بر روی وبسایت تیده آ کلیک کنید
نگرانی می تواند مفید باشد هنگامی که باعث شود شما برای رفع مشکل خود اندیشه، برنامه ریزی و اقدام کنید.اما اگر مدام به "اما و اگرها و بدترین حالات ممکن "فکر کنید برایتان مشکل ساز می شود. نگرانی و شک و تردید مداوم باعث کاهش روحیه و سلامتی و ایجاد اختلال در زندگی روزانه می شود. این نوع نگرانی یک عادت بد ذهنی است که می توان آنرا برطرف کرد و آرامش را به زندگی بازگرداند. در ادامه به بررسی راههای کمک کردن به خود برای رفع اضطراب پرداخته شده است.
چرا نگران می مانیم؟
وقتی درباره موضوعی نگرانیم افکار منفی به سراغمان می آید ، نمی توانیم درست بخوابیم، به همه چیز بدبین می شویم و مدام ناراحتیم. از طرفی نمی خواهیم وضع حالمان اینگونه باشد پس چرا به نگرانی خود ادامه می دهیم؟ شاید چون فکر می کنیم که با نگران بودن و فکر کردن طولانی به موضوع می توانیم راه حلی برای مشکل پیدا کنیم یا اینکه نمی خواهیم نکته ای را درباره مساله مورد نظر فراموش کنیم تا بعدها پشیمان نشویم و یا اینکه چون مسئولیت کاری را به عهده داریم باید نگران هم باشیم.
باید بدانیم که بین نگرانی و حل مساله تفاوت وجود دارد.
حل مساله شامل ارزیابی وضعیت، مشخص کردن اقداماتی که در آینده باید انجام شود، برنامه ریزی و سپس اقدام برای حل مشکل است در صورتی که نگرانی یک حس است که به ندرت منجر به حل مشکل می شود. مهم نیست که چه مقدار زمان برای سناریو سازی بدترین حالات ممکن صرف می کنید چون هیچ کمکی به حل مشکلتان نمی کند.
وقتی افکار منفی به سراغتان آمد باید از خود بپرسید که آیا این مشکل یک تصور ذهنی و خیالی است که فکر می کنید در آینده رخ دهد یا اینکه مشکلی است که واقعا پیش آمده؟ اگر یک تصور ذهنی است آیا واقع بینانه است؟ آیا می توانید کاری برای رفع این مشکل انجام دهید یا خارج از کنترل شما است؟
بسیاری از ما منفی نگر و منفی باف هستیم و به تاثیر بدی که اینگونه تفکر بر جهان ما می گذارد بی خبریم، ولی ما می توانیم طرز تفکر خود را تغییر دهیم و انتخاب کنیم که مثبت اندیش باشیم.
یکی از راههای تمرین مثبت اندیشی استفاده از عبارات تاکیدی مثبت است. جملات تاثیر گذار پیشنهادی که در ادامه نوشته ام را مطالعه کنید و اجازه دهید که این تفکرات و ایده ها در سطح خودآگاه شما جاری شود و ذهن ناخودآگاه شما یکی از این جملات را که در لحظه برای شما مهم بوده را انتخاب کند. اگر این جمله ها را تکرار کنید و به آنها ایمان داشته باشید به تدریج دنیای اطرافتان لبریز از زیبایی و آرامش می شود.
سلامتی من بطور مداوم در حال بهبود است:
بدن خود را دوست داشته باشیم و مراقب وضع جسمانی خود باشیم. تندرستی باعث افزایش انرژی برای مواجهه با مشکلات زندگی می شود. به جسم خود احترام بگذاریم و جو مثبتی را برای بهبود سلامتی خود ایجاد کنیم. اشتباهات دیگران را ببخشیم و انرژی منفی را از خود دور سازیم تا انسان سالمتری باشیم.
من آماده ی بخشیدن دیگران هستم:
اگر در زندانی که خودمان برای خود ساخته ایم بشینیم نمی توانیم آزاد باشیم. اگر ندانیم که چگونه دیگران را ببخشیم اما تمایل به انجام این کار داشته باشیم، دنیا خودش راه بخشش را به ما نشان می دهد. بخشش خودم و دیگران من را از گذشته جدا می کند. بخشش هدیه ای به خودم است. می بخشم تا خود را آزاد کنم.
من می توانم از گذشته بگذرم :
من خودم را از تمام خاطرات و تجربیات آزار دهنده ی گذشته رها می کنم تا تجربه های با شکوهی را در زمان حال داشته باشم. گذشته ها دیگر قدرتی ندارند و
نمی توانند بر روی دیدگاه مثبت من تاثیر منفی بگذارند. جهان شفاف درون من بر روی جهان بیرون من نیز تاثیر می گذارد.
برای مطالعه ادامه مطلب بر روی عبارات تاکیدی مثبت کلیک کنید
زمان را برای تاسف خوردن به هدر نمی دهند:
افرادی که از لحاظ روحی قوی هستند نمی نشینند برای خود و شرایطشان و یا اینکه دیگران چگونه با آنها برخورد کرده اند غصه بخورند، بلکه مسئولیت زندگی خود را به عهده می گیرند و می دانند که زندگی همیشه عادلانه و ساده نیست. همچنین کنترل احساساتشان را در دست دارند و به دیگران اجازه نمی دهند که با رفتار و گفتار غیر منطقی خود بر روی حال آنان تاثیر گذار باشند.
از تغییر خجالت نمی کشند:
از تغییرات دوری نمی کنند در عوض از تغییرات مثبت استقبال می کنند و افراد انعطاف پذیری هستند. آنها می دانند که تغییر اجتناب پذیر است و باید توانایی های خود را با تغییرات تطبیق داد.
توجه به مسائل قابل کنترل:
انرژی خود را برای آنچه غیر قابل کنترل است به هدر نمی دهند و به جای آن بر روی مسائلی از زندگی که قابل کنترل است تمرکز می کنند.
به دنبال جلب رضایت همگان نیستند:
به دنبال راضی نگه داشتن همه ی اطرافیان خود نیستند. از نه گفتن به دیگران یا قطع صحبت هنگامی که لازم باشد ترسی ندارند. سعی می کنند مهربان و منصف باشند اما افرادی که سبب ناراحتی شان می شوند را مدیریت می کنند.
برای مطالعه ادامه مطلب بر روی وبسایت تیده آ کلیک کنید
افرادی که از لحاظ عاطفی سالم هستند، بر روی رفتار و احساسات خود کنترل دارند و قادر به تحمل چالش های زندگی، ایجاد روابط قوی، و مدیریت خود در هنگام رو به رو شدن با مشکلات هستند.
همانطور که سلامت جسم مهم است سلامت روانی و عاطفی نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است.
بهبود سلامت عاطفی شما می تواند یک تجربه ی رضایت بخش باشد که تمام جنبه های زندگی شما را دربر می گیرد روحیه ی شما را تقویت کند موجب انعطاف پذیری و همچنین افزایش لذت شما از زندگی شود.
سلامت روان تنها نداشتن مشکلات روحی نیست. داشتن سلامت روان و سلامت عاطفی فراتر از نداشتن اضطراب، افسردگی یا سایر مسائل روحی است همانطور که نداشتن بیماری روحی و سلامت احساسی و عاطفی به وجود ویژگیهای مثبت اشاره دارد.
همچنین همانگونه که نداشتن احساس بد شبیه داشتن احساس خوب نیست، افرادی که احساس منفی ندارند نیز لازم است که کارهایی انجام دهند تا احساس مثبت پیدا کنند .
برای مطالعه ادامه مطلب بر روی بهبود سلامت روان کلیک کنید
همه ی ما در زندگی روزانه دچار نگرانی و اضطراب می شویم و این اجتناب ناپذیر است اما باید راههای کم کردن این نگرانیها را بشناسیم تا از فلج شدن زندگی جلوگیری کنیم. در ادامه چند راهکار برای مقابله با استرس پیشنهاد شده . شما نیز می توانید مواردی که به ذهنتان می رسد را به این فهرست اضافه کنید.
استرس شما از کجا ناشی می شود؟
به جای اینکه بگویید که هیشه نگرانید و اضطراب دارید اما نمی دانید چرا، سعی کنید علت استرس خود را به طور دقیق پیدا کنید. به عنوان مثال این استرس می تواند به علت آزمونی باشد که در آینده دارید یا به دلیل اختلافی است که با رئیس خود دارید یا کارهایی که روی هم جمع شده و انجام نداده اید و به خود بگویید که به این دلیل من اضطراب دارم.
ببینید می توانید توضیحی برای اضطرابتان پیدا کنید. آیا این نگرانی به دلیل یک مساله ی موقت است یا بخشی از کار و زندگی روزانه شما است ( به عنوان مثال مسائلی در اطراف شما وجود دارد که همیشه باعث نگرانی شما می شود) یا حتی ممکن است بخشی از شخصیت شما باشد مثلن شما فردی عصبی باشید و با کوچکترین مشکلی دچار استرس شوید.
چه اموری را می توانید کنترل کنید؟
شاید شما نتوانید رفتار رئیس خود یا مشکلات اقتصادی را کنترل کنید اما می توانید واکنش مناسبی در روبه رویی با مشکلات داشته باشید. می توانید تعیین کنید که پول و زمان خود را چگونه صرف کنید یا چه رفتاری داشته باشید.
بدترین چیز برای استرس تلاش برای کنترل مسائلی است که غیر قابل کنترل هستند چون احساس درماندگی خواهید کرد. پس وقتی عواملی که باعث اضطراب شما میشوند را شناسایی کردید در قدم بعدی عوامل استرس زایی که می توانید کنترل کنید را بشناسید و تعیین کنید که بهترین کاری که می توانید برای رفع نگرانی های خود انجام دهید چیست . در واقع باید مشکلات بزرگ خود را به چندین مشکل کوچک تقسیم بندی کنید و مرحله به مرحله برای رفع آنها فکر کنید، برنامه ریزی کنید و آنچه در توان دارید انجام دهید تا این مشکلات برطرف شوند .
وقتی دچار استرس می شوید چه کاری انجام می دهید؟
در مورد راههایی که استرس خود را مدیریت می کنید یا با استرس خود مقابله می کنید فکر کنید. آیا از روشهای سالم و مفیدی استفاده می کنید یا از روشهای ناسالم؟ بسیاری از راههای که برای مقابله با استرس در پیش می گیریم سبب بروز مشکلات دیگر خواهد شد از جمله اینکه ممکن است:
سیگار بکشید، پرخوری کنید، ساعات زیادی را پای تلویزیون یا کامپیوتر می نشینید، از خانواده و دوستان خود دوری می کنید، دست از فعالیتهای روزانه خود می کشید، بیش از حد می خوابید ، وقت تلف می کنید ، استرس خود را به دیگران منتقل می کنید مثلن عصبانی می شوید و عصبانیت خود را سر دیگران خالی می کنید و …
شاید این راهها بطور موقت استرس را کاهش دهند اما در دراز مدت سبب بروز آسیبهای بیشتری می شوند.
هیچکدام از این راهها کمکی به سلامت جسم و روح شما نمی کند پس وقت آن رسیده که روشهای خود را در مقابله با اضطراب و نگرانی تغییر دهید.
باید بدانید که در رو به رو شدن با اضطراب و نگرانی ۴ گزینه پیش رو دارید:
۱- از عوامل استرس زا دوری کنید
۲- عوامل استرس زا را تغییر دهید
۳- با عوامل استرس زا سازگار شوید
۴- عوامل استرس زا را بپذیرید
برای مطالعه ادامه مطلب بر رووی مدیریت استرس کلیک کنید
بسیاری از احساسات منفی در صورت تکرار شدن می توانند به عادتهای رفتاری تبدیل شوند و هیچ چیز بدتر از این نیست که انسان برده ی رفتارهای منفی خود باشد.
اگر شما به راحتی عصبانی یا ناراحت می شوید لازم است که نکاتی را برای مقابله با احساسات منفی خود یاد بگیرید، قبل از اینکه به ویژگی های رفتاری شما تبدیل شوند.
از توجیه و دلیل تراشی دست بردارید
وقتی از موضوعی عصبانی و ناراحت هستید سعی کنید که از توجیه کردن خود و دلیل تراشی برای اینکه باید عصبانی بمانید دست بردارید. بسیاری از اوقات دلایل واقعی برای عصبانیت وجود ندارد و احساس ما ناشی از عدم درک دیدگاه طرف مقابل ، بی صبری و نیازهای برآورده نشده است. پس به خودتان حق ندهید که باید این احساس منفی را داشته باشید. اگر زمانی هم دلایل مهم و واقعی برای عصبانی بودن داشتید باید با استفاده از تکنیکهای مختلف سعی کنید که آرامش خود را باز یابید.
نقش قربانی را بازی نکنید
هنگامی که عصبانی می شوید و رفتارهای غیر منطقی انجام می دهید مدام برای خود و دیگران عذر و بهانه می آورید که به چه دلیل دیگران سزاوار خشم شما بوده اند و سعی می کنید توجیه قابل قبولی برای رفتار غیر اجتماعی خود بیاورید. مشکل اینجاست که احتمالا این دلایل قابل قبول نیستند و شما با این کار تنها احساسات منفی را در خود زنده نگه داشته و فرصت آرام شدن ومنطقی فکر کردن و پذیرش اشتباهات خود و یا بخشش دیگران را از خود خواهید گرفت.
برای مطالعه ی ادامه مطلب بر روی وبسایت تیده آ کلیک کنید
تعریف رنجش:
رنجش برابر است با انتظار ارضا نشده، بنابراین وقتی از رابطه ای انتظاری داریم و این انتظار متناسب با اتفاقی که افتاده نباشد، ما می رنجیم.
وقتی رنجشی به وجود می آید در درجه اول باید درباره انتظار خودمان صحبت کنیم که آیا انتظار به جایی بوده یا نه و اگر به گمانمان به جا بوده، چطور در رابطه ارضا نشده است.
در رنجش زدایی ما قصد داریم که از مقاومت کردن در رابطه به سمت ارتباط موثر پیش بریم.
تعریف مقاومت
وقتی که مقاومت وجود دارد یعنی ما می خواهیم از خود دفاع کنیم و گفتگویی وجود ندارد. هر کسی تک گویی خودش را دارد و جنگ بر سر قدرت است. اضطراب در درون افراد بالاست حتی در سطح ناخود اگاه.
وقتی افراد با مقاومت وارد رابطه با هم می شوند جنگ بر سر قدرت شکل می گیرد . دو طرف می خواهند که بر یکدیگر غلبه کنند و اتفاقی که در حال افتادن است را به نفع خود اثبات کنند . به حرف یکدیگر گوش نمی دهند و وارد فضای ذهنی هم نمی شوند . درتکنیکهای رنجش زدایی ما سعی می کنیم از این مقاومت که در آن ارتباطی ایجاد نمی شود به سمت ارتباط موثر پیش برویم.
تعریف ارتباط موثر:
ارتباط موثر یعنی پیام به بهترین وجه کد گذاری و کد گشایی می شود. یعنی آنچه که می خواهم بگویم همان هم احتمالا تا حدود زیادی شنیده و درک می شود. یعنی دو طرف در پی اثبات خود نیستند و رابطه ای برنده – برنده است .
یکی از پیش زمینه هایی که ما را به سمت ارتباط موثر سوق می دهد اینست که زمان درست بیان رنجش و ارتباط را درک کرده باشیم .
یعنی وقتی دو نفر از هم رنجیده اند بدترین زمان را برای بیان کردن موضوعی که آنها را وارد ذهن یکدیگر می کند انتخاب نکنند. مثلا زمانی که همسر تازه به خانه برگشته یا هنگام رانندگی یا پای تلفن.
برای مطالعه ادامه مطلب بر روی وبسایت تیده آ کلیک کنید
راننده خوب کیست؟
رانندگی خوب نه با قبولی بار اول، به دست میاد و نه با کارهای پیست مسابقه! راننده خوب کسی است که:
برای مطالعه ادامه مطلب بر روی راننده خوب کلیک کنید
برای شاد بودن و پرورش روابط دوستانه در زندگیتان تلاش کنید، این شاید از هر چیز دیگری در زندگی مهمتر باشد.
بر اساس بعضی تحقیقات انجام شده، ۸۵ درصد از شادی و لذت زندگی هر فرد در ارتباط با افراد دیگر است البته این بدان معنی است که ۸۵ درصد از سرخوردگی و مشکلات زندگی شما نیز در ارتباط با دیگران است.
برای شاد بودن در زندگی باید روابط قوی و خوبی با دیگران ایجاد کنید سلامتی و شادی شما با روابط میان فردیتان ، ارتباط تنگاتنگی دارند.
یک قانون طلایی برای روابط وجود دارد که می گوید: مهمترین افراد زندگیتان را به عنوان مهمترین بخش جهانتان در نظر بگیرید و با سایرین با حسن نیت، محبت و توجه رفتار کنید تا هم به خود و هم به دیگران کمک کنید تا شاد باشند.
برای مطالعه ادامه مطلب بر روی پرورش روابط دوستانه کلیک کنید
حسادت بطور معمول صفتی منفی است و افراد حسود، افرادی نابالغ و خودمحور هستند.
شخص حسود از پیشرفت دیگران حتی آشنایانش خوشحال نمی شود و اگر خود در بهترین موقعیت باشد باز هم نمی تواند موفقیت فرد دیگری را ببیند و ممکن است تیشه به ریشه ی افراد موفق در محیط اطراف خود بزند.
اما حسادت گاهی خوب است. رشک بردن یا غبطه خوردن نوع خاصی از حسادت است که نه تنها صفت ناپسندی نیست بلکه سازنده نیز هست.
برای مطالعه ادامه مطلب بر روی حسادت گاهی خوب است کلیک کنید
دالایی لاما می گوید: شادی چیز آماده و ساخته شده ای نیست، شادی از اقدامات خودتان به وجود می آید.
اگر فکر می کنید که روزهایتان یکنواخت یا غم انگیز است، اگر اخمو هستید یا احساس می کنید که طراوت خود را از دست داده اید می توانید تغییرات کوچکی در زندگیتان ایجاد کنید و شادی خود را باز یابید.
اگر مایلید که لبخند به لبان شما باز گردد ۵ راهکار زیر را بخوانید.
سوخت گیری کنید.
هر فردی سزاوار این است که حداقل یک روز را بدون مشکلات و جستجو برای راه حلشان، بدون مسئولیت و نگرانی های روزمره برای خود بگذراند. بدون اینکه لازم باشد از کسی مراقبت کند. اگرچه مسئولیت اجتناب ناپذیر است اما استرس اختیاری است و می توانید آنرا کنترل کنید. اجازه ندهید که تنش های روزانه، خوشبختی شما را از بین ببرد.
اگر مقدار زیادی از زمان، انرژی و تلاش خود را صرف انجام کار می کنید، فراموش نکنید که باید زمانی را هم به خود اختصاص دهید. برای احیای خودتان وقت بگذارید و بیخیال مشکلات روزمره شوید.
به سینما بروید، استخر بروید، با دوستانتان قرار بگذارید، برای خودتان خرید کنید، آرایشگاه بروید.
برای مطالعه ادامه مطلب بر روی نکاتی کوچک برای شادی زنان کلیک کنید
بسیاری از ما هنگامی که مشغول انجام کارهای روزانه به ویژه وظایف مهم خود هستیم مانند آهنربا تمام مسائلی که سبب حواس پرتی و بهم ریختن تمرکزمان می شود را به خود جلب می کنیم، وقتمان به هدر می رود و از اولویت کاری مان به دور می افتیم.
در ادامه چند راهکار برای مدیریت زمان و جلوگیری از اتلاف وقت پیشنهاد شده است.
برای مطالعه ادامه مطلب بر روی مدیریت زمان کلیک کنید
آنچه که برای ما خوشایند نیست الزاماً بد نیست و آنچه که خوشایند است الزاماً خوب نیست.
این یک راه ساده برای فکر کردن درباره ی اتفاقات زندگی است.
اگر بخواهید عمیقتر درباره این موضوع فکر کنید و آنرا درک کنید یعنی شروع به تفکر مثبت کرده اید.
اگر شما به تمام لحظات سخت زندگی تان فکر کنید ، به تمام بد شانسی ها و بد بیاری های گذشته نگاهی بیاندازید متوجه می شوید که چه درسهای بزرگی از آن لحظات گرفته اید چقدر رشد کرده اید ، چه موفقیتهایی از دل آن شکستها به دست آورده اید و می توانید به این شکستها به عنوان یک هدیه بزرگ که از زندگی گرفته اید نگاه کنید.
پس سریع به لحظات سخت زندگیتان برچسب بد بختی نزنید. اما این کاری است که بیشتر اوقات
( وقتی عصبانی هستید، وقتی نگرانید، وقتی ترسیده اید، وقتی ناراحتید) انجام می دهید.
برای مطالعه ادامه مطلب بر روی تفکر مثبت کلیک کنید
بیشتر مردم فکر می کنند که پایان رابطه یعنی پایان همه شادیها و خوشیها ، که این طرز فکر بسیار غم انگیز است درحالیکه " درگیر نبودن در رابطه" و تنهایی فرصتی برای خود شناسی و ایجاد زندگی بهتر به شما می دهد.
بیایید با هم بررسی کنیم که وقتی رابطه ای مدتها پیش تمام شده و شما نیز با آن کنار آمده اید چه مسائل دیگری شما را آزار می دهد:
ممکن است بگویید که وقتی در رابطه با فرد دیگری هستید خوشحال ترید. سرگرم هستید. اعتماد به نفس بیشتر و روحیه بهتری دارید . حتی برای سایرین نیز جذابتر هستید.
به این ترتیب شما تمام این مسائل را مشروط به بودن شخص دیگر در زندگیتان می کنید ، در صورت وجود او بهترین هستید و اکنون که او نیست احساس مفید بودن نمی کنید.
اما واقعیت این است که بار اصلی بر روی شانه های شما است. این شما هستید که به سوی علائقتان کشیده می شوید. اگر به سینما ، ورزش، موسیقی ، نقاشی، خوشپوش بودن و یا هرکار دیگه ای علاقه دارید چه زمانی که تنها باشید و چه زمانی که در رابطه با شخصی هستید، این علاقه ها در وجود شما ریشه دارند. پس اگر کلافه هستید به کارهای مورد علاقه تان بپردازید و فکر نکنید که حتمن باید در رابطه ای باشید تا از علائقتان لذت ببرید.