ناتوان گذشته ام ز کوچهها / نیمه جان رسیده ام به نیمه راه
چون کلاغ خسته ای در این غروب / میبرم به آشیان خود پناه
در گریز ازین زمان بی گذشت / در فغان از این ملال بی زوال
رانده از بهشت عشق و آرزو / مانده ام همه غم و همه خیال
سر نهاده چون اسیر خسته جان / در کمند روزگار بد سرشت
رو نهفته چون ستارگان کور / در غبار کهکشان سرنوشت
میروم ز دیدهها نهان شوم / میروم که گریه در نهان کنم
یا مرا جدایی تو میکشد / یا ترا دوباره مهربان کنم
این زمان نشسته بی تو با خدا / آنکه با تو بود و با خدا نبود
میکند هوای گریههای تلخ / آن که خنده از لبش جدا نبود
بی تو من کجا روم کجا روم / هستی من از تو مانده یادگار
من به پای خود به دامت آمدم / من مگر ز دست خود کنم فرار
تا لبم دگر نفس نمیرسد / ناله ام به گوش کس نمیرسد
میرسی به کام دل که بشنوی / ناله ای از ین قفس نمیرسد
فریدون مشیری
این ترانه زیبا با صدای دلنشین هومن موسوی اجرا شده پیشنهاد می کنم از سایت رسمی این هنرمند عزیز دیدن بفرمایید ، از آهنگهاشون لذت ببرید و حمایتشون کنید.