یه ترانه زیبا به همراه ویدئوش از گروه آرشیو براتون گذاشتم
امیدوارم خوشتون بیاد ( ببخشید که یکم سنگینه ولی به دیدن و شنیدنش می ارزه)
The colors run away as the sun fades the day
I find it so hard to find the right words to say
I know that when I have to leave and close it all down
I'm losing everything that you have made me
Let the sea roll over me and wash me away
Let me slide deep beneath this crushing blue
The light in the night and the stars on your face
You are everything that surrounds me in this place
I am the hollowness the empty bottle at the end
I am the falling part playing at pretend
I want that feeling back deep inside my heart
Lay down these feelings push them all aside
Crawl out into the light my love I cannot hide
Searching for togetherness on the other side
A thousand bullet holes this love cannot die
Archive band- empty bottle
ناتوان گذشته ام ز کوچهها / نیمه جان رسیده ام به نیمه راه
چون کلاغ خسته ای در این غروب / میبرم به آشیان خود پناه
در گریز ازین زمان بی گذشت / در فغان از این ملال بی زوال
رانده از بهشت عشق و آرزو / مانده ام همه غم و همه خیال
سر نهاده چون اسیر خسته جان / در کمند روزگار بد سرشت
رو نهفته چون ستارگان کور / در غبار کهکشان سرنوشت
میروم ز دیدهها نهان شوم / میروم که گریه در نهان کنم
یا مرا جدایی تو میکشد / یا ترا دوباره مهربان کنم
این زمان نشسته بی تو با خدا / آنکه با تو بود و با خدا نبود
میکند هوای گریههای تلخ / آن که خنده از لبش جدا نبود
بی تو من کجا روم کجا روم / هستی من از تو مانده یادگار
من به پای خود به دامت آمدم / من مگر ز دست خود کنم فرار
تا لبم دگر نفس نمیرسد / ناله ام به گوش کس نمیرسد
میرسی به کام دل که بشنوی / ناله ای از ین قفس نمیرسد
فریدون مشیری
این ترانه زیبا با صدای دلنشین هومن موسوی اجرا شده پیشنهاد می کنم از سایت رسمی این هنرمند عزیز دیدن بفرمایید ، از آهنگهاشون لذت ببرید و حمایتشون کنید.
تو از قبیله ی لیلی / من از قبیله ی مجنون
تو از سپیده و نوری /من از شقایق پر خون
تو از قبیله ی دریا / من از نژاد کویرم
همیشه تشنه و تنها / همیشه بی تو اسیرم
حدیث عشق من و تو / حدیث ابر بهاری
به من چه می رسد ای دوست / از این همه غم و زاری
تو از قبیله ی لبخند / من از قبیله ی اندوه
فضای فاصله صد آه / فضای فاصله صد کوه
تو از قبیله لیلی آه / من از قبیله مجنون
شاید فکر کردن به آینده برای تو مبهم و دلهره آور باشه اما یادت باشه وجود یه گذشته ی آشنا باعث نشه که بخوای دوباره به گذشته برگردی و از رو به رو شدن با آینده بترسی.
من نباید چیزى باشم که تو میخواهى، من را خودم از خودم ساختهام.
منى که من از خود ساختهام، آمال من است.
تویى که تو از من میسازى آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند.
لیاقت انسانها کیفیت زندگى را تعیین میکند، نه آرزوهایشان.
و من متعهد نیستم که چیزى باشم که تو میخواهى.
و تو هم میتوانى انتخاب کنى که من را میخواهى یا نه.
ولى نمیتوانى انتخاب کنى که از من چه میخواهى.
میتوانى دوستم داشته باشى، همین گونه که هستم و من هم.
میتوانى از من متنفر باشى بىهیچ دلیلى و من هم.
چرا که ما هر دو انسانیم.
این جهان مملو از انسانهاست، پس این جهان میتواند هر لحظه مالک احساسى جدید باشد.
تو نمیتوانى برایم به قضاوت بنشینى و حکمیصادر کنی و من هم.
قضاوت و صدور حکم بر عهده نیروى ماورایى خداوندگار است.
دوستانم مرا همین گونه پیدا میکنند و میستایند.
حسودان از من متنفرند، ولى باز میستایند.
دشمنانم کمر به نابودیم بستهاند و همچنان میستایندم.
چرا که من اگر قابل ستایش نباشم نه دوستى خواهم داشت، نه حسودى و نه دشمنى و نه حتی رقیبى.
من قابل ستایشم و تو هم.
یادت باشد اگر چشمت به این دست نوشته افتاد.
به خاطر بیاورى که آنهایى که هر روز میبینى و مراوده میکنى.
همه انسان هستند و داراى خصوصیات یک انسان، با نقابى متفاوت، اما همگى جایزالخطا.
نامت را انسانى باهوش بگذار اگر انسانها را از پشت نقابهاى متفاوتشان شناختى و یادت باشد که اینها رموز بهتر زیستن هستند.
مهاتما گاندی
زمان، قدرت است.
طبق تقویم مایا ، دنیا در دسامبر 2012 به پایان میرسه.
بیاید فکرکنیم اگه واقعن اینطور می بود چقدر از زندگی کردن در این دنیا لذت بردیم؟ برای خودمون چه کار کردیم ؟ چقدر وقت تلف کردیم؟ چقدر انرژی هدر دادیم؟ چقدر دل شکستیم؟ آیا قدر لحظات رو دونستیم و آیا با دل خوش و رضایت خاطر دنیا رو به پایان میرسوندیم؟
به تازگی فیلمی دیدم با عنوان به موقع ( in time) با بازی جاستین تیمبر لیک، آماندا سایفرد و سیلیان مورفی و کارگردانی اندرو نیکولز محصول 2011 .
در آینده با دست کاری ژنتیکی مردم دنیا تنها تا 25 سالگی زندگی میکنند و پس از آن برای ادامه زندگی باید زمان بخرند. واحد پول، زمان است و افرادی که زمان بیشتری در اختیار دارند ثروتمندند و میتوانند تا ابد زندگی کنند. اما مردم عادی روزانه زمان را به دست می آورند و مصرف میکنند.
وقتی فیلم رو میدیدم به شدت برای زمانهای از دست رفته ام افسوس خوردم و فکر می کردم که اگر واقعن چنین اجباری برای استفاده درست از زمان داشتم حتا نمی خوابیدم تا زمان کمتری را بیهوده مصرف کنم و به آرزوهام برسم.
روزهای آخر سال فرصت مناسبی برای بازنگری به خویشتن در سالی که گذشت و تصمیم گیریهای تازه برای سال آینده است.
فرصتها رو از دست ندیم.
وقت طلا است.
هرلحظه با من باش ، در روح من جاری
تکرار شو درمن ، در خواب و بیداری
گهواره مهتاب ، شب خواب می بینه
که از چشای تو، انگور می چینه
هرماجرا شیرین ، هر روز رویایی
بی تو همه کابوس ، کابوس تنهایی
هرلحظه با من باش ، در انزوای من
تا آخر قصه ، تو ماجرای من
تکرار شو، شاید ما سهم هم باشیم
شاید به جرم عشق ، ما متهم باشیم
تا درحضور تو،آشفته خویشم
در سفره عشقت ، درویش درویشم
هرلحظه با من باش ، در روح من جاری
تکرار شو درمن ، در خواب و بیداری
ترانه سرا : ساناز صفایی
دانلود آهنگ با صدای زیبای علیرضا شهاب
آمیتیس